loading...
بهشت هرمزگان
علی نقی نجاری پور بازدید : 356 چهارشنبه 20 فروردین 1393 نظرات (0)
پیرزن دانا به او گفت:درنزدیکی های کوهستان آن اطراف، شیری در بیشه ای زندگی می کند.برو و آن شیر رابه شهر بیاورتاراه چاره زندگیت را به تو نشان دهم.

زن که از حرف های پیرزن دانا چیزی دستگیرش نشده بود و نتیجه ای نگرفته بود به منزل برگشت و همش در فکر این بود که چگونه می شود یک شیر وحشی را به شهر آورد؟

ناگهان فکری به ذهنش رسید. او به قصّابی شهر رفت.مقداری گوشت تازه خریدو به سوی کو هستان رهسپار شد.طبق نشانی های پیرزن دانا،به همان بیشه ای رسید که شیر بزرگ و درّنده ای در آن زندگی می کرد.

شیر تا زن را دید نعره ای کشید وبه طرف زن آمد.زن خیلی ترسیده بود ولی بر ترس خود مسلّط شد.او

مقداری از گوشت ها را جلوی شیر انداخت و شیر با دیدن گوشت ها آرام شد و مشغول خوردن آن ها گردید.وقتی که گوشت ها را خورد دو باره به سوی زن آمد و زن نیز دوباره مقداری گوشت درمسیر

شیر انداخت .شیردوباره مشغول خوردن گوشت ها شد. این بار زن فاصله اش را با شیرزیاد و زیادتر کرد و شیر نیز به دنبال زن به همین صورت می آمد.وبا همین کار ،زن توانست شیر را به شهر بیاورد.چون شیر به این کار عادت کرده بود دیگر آرام شده بود،

 مردم با دیدن این صحنه پا به فرار می گذاشتند.

او شیر را با همین ترفند به درخانه ی همسایه دانایش برد و از همسایه اش خواست که بیرون بیاید و شیر را ببیند.

پیرزن دانا که این همه تلاش و سخت کوشی آن زن تعجّب کرده بود به او آفرین می گفت.

آن زن دوباره رو به پیرزن دانا کرد و گفت:حالا باید چه کاری انجام دهم؟

پیرزن دانا گفت:دوباره شیر را به همان بیشه ای که در آن زندگی می کرد برگردان.

زن با همان روشی که شیر رابه شهر آورده بود دوباره آن را به کوهستان و به بیشه اش بردو دوباره نزدپیرزن دانا آمد و گفت:شیر را به بیشه اش برگرداندم . حالاباید چه کار کنم؟

پیرزن که فهمیده بود این زن جدیت خاصی در انجام دادن کارها و برآورده کردن خواسته هایش دارد

به او گفت : تو زن فهمیده و دانایی هستی که با این عقل و استعدادت توانستی چنین شیر وحشی و درنده ای را رام خود کنی .ترس و دو دلی و شک را به خودت راه ندادی و شیر را به شهر آوردی و توانستی دوباره آن را به بیشه اش برگردانی .

در زندگیت نیز باید همیشه فکر ودرایت داشته باشی. از عقل و استعدادت استفاده کن و بکوش تا شوهرت که یک انسان است ،با مهربانی و محبت رام خود سازی . تو با استفاده از این نعمت خدادادی

می توانی دل شوهرت را به دست بیاوری و نرم کنی .چون از قدیم گفته اند:

«محبّت گردن شیر آورد زیر»

 پایان


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما اهل کدام شهر استان هرمزگان هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 52
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 138
  • بازدید امروز : 219
  • باردید دیروز : 288
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 2,630
  • بازدید ماه : 6,000
  • بازدید سال : 26,110
  • بازدید کلی : 230,501
  • کدهای اختصاصی