مراکز خرید (29) | آثار تاریخی (124) |
عکس ها و نقاشیهای قدیمی جزیره (8) | جاذبه های طبیعی (172) |
پارک ها و اماکن تفریحی (58) | موزه ها و اماکن دیدنی (24) |
زیرساخت ها (18) | آدارب و رسوم (97) |
صنایع دستی جزیره (5) | شهرها و روستاها (101) |
اماکن فرهنگی و مذهبی (24) | دریانوردی و ماهیگیری (85) |
صنعت و معدن (23) | سفر به جزیره (53) |
رویدادها و حوادث (50) | خلیج فارس (42) |
بریده روزنامه ها و نشریات (7) | گوناگون (29) |
آخرین تصاویر
روستای برکه خلف در فاصله پنج کیلومتری از ساحل جنوبی جزیره قرار گرفته است . اهالی منطقه به این روستا استار کفته ( گاهی هم استار افتیده ) می گویند .
اما ، دره ستاره ها برای این پدیده کم نظیر زمین شناسی جا افتاده است .
به دلیل شکل ویژه این دره و انواع حجم ها و پدیده های فرسایش موجود در دره تولید صدا می کند و به دلیل این صداها است که اهالی معتقدند با تاریک شدن هوا این دره محل آمد و شد ارواح و اجنه است و بنابراین از ورود به آب در شب خودداری می کنند.
دره ستاره ها در واقع یک ناحیه فرسایش یافته توسط آب های سطحی ، رگبارهای فصلی و تندبادها است . فلات اولیه که هنوز در بخش شمالی به صورت کم وبیش دست نخورده باقی مانده ، در ارتفاع بین 7 تا 15 متری از کف دره قراردارد و جنس آن ماسه سنگ با سیمان آهکی سست و پر از پوسته های فسیلی است .
مخروط های نوک تیز، ستون ها و ستونک های فرسایشی ، آرک ها و تیغه ها و دیواره های نواری از جمله بخش هایی هستند که در این دره مشاهده می شوند .
به دلیل سست بودن جنس لایه ها ، میتوان انتظار داشت که پس از بارندگی شدید ( که به ندرت اتفاق می افتد) تغییرات محسوسی در مورفولوژی دره صورت پذیرد.
قلعههای
پرتغالیها تقریباً در بیشتر مناطق حاشیه خلیج فارس وجود دارد، در بندر
قشم، کنگ، در عمان، در رأس الخیمه، در قشم، در جزیره هرمز، وجاهای دیگر.
این قلعهها با پلان چهار ضلعی نامنظم، دارای دیوارهای به قطر حدود ۳/۵ متر
و برجهایی به ارتفاع حدود ۱۲ متر در چهار گوشه قلعهاست.
قلعه پرتغالیهای قشم شامل انبارهای اسلحه، آب انبار بزرگ، اتاقهای سرباز خانه، زندان، کلیسا، مقر فرماندهی، تالار است. کلیسای بعضی از این قلعهها، دارای دو ردیف ستونهای سنگی دایرهای شکل با قوسهای زیبایی از سنگهای مرجانی تراش خوردهاست. قلعههای پرتغالیها یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان است.
|
|
|
از دوره نیمچه استعماری پرتغال بر برخی
بنادر و جزایر جنوبی ایران چیزی جز چند قلعه تاریخی باقی نمانده است؛
قلعه هایی مستحکم که برای حفاظت از نظامیان پرتغالی در برابر شورش احتمالی
بندرنشینان ایرانی ساخته شده بود. قلعه ها حضور این استعمارگران در جنوب
ایران و سیطره آنها بر تجارت دریایی این منطقه را برای بیش از ۱۱۰ سال
تضمین کرد. این دوره از سال ۱۵۱۴ تا ۱۶۲۳ میلادی به طول انجامید. در این
سال سپاهیان شاه عباس به رهبری امام قلی خان و به کمک نیروهای انگلیسی،
پرتغالی ها را از جزیره هرمز که مقر اصلی آنها بود، بیرون کردند و پرچم
آنان را از فراز این جزیره به زیر کشیدند.
۳۸۹ سال از آن تاریخ گذشته، اما بقایای قلعه های پرتغالی هنوز در برخی بنادر و جزایر ایرانی برجا مانده است. این قلعه ها حالا فقط عنوان پرتغالی ها را بر خود دارد و بخشی از جذابیت های توریستی تاریخی ایران است و هرساله هزاران گردشگر از گوشه و کنار کشور برای دیدن این قلعه ها که تقریبا در بیشتر مناطق حاشیه خلیج فارس وجود دارد، در بندر قشم، کنگ، عمان، راس الخیمه، قشم، جزیره هرمز وجاهای دیگر، به این مناطبق سفر می کنند. معماری بیشتر این قلعه ها شبیه هم است. این قلعه ها با پلان چهارضلعی نامنظم، دیوارهایی به قطر حدود ۵/۳متر و برج هایی به ارتفاع حدود ۱۲متر در چهار گوشه دارند.
پایان یک قشم پایان ناپذیر:
انگار دستی از فراسو برای قشم سفری بی پایان را رقم زده بود. گوشم را می گیرم تا با هر بار رها کردن آن صدای دریای پارس در هیاهوی شهر گم نشود و پیچک خاطراتش در ازدحام حجم انبوه اوهام افراشته شود...
شب بعد از دیدن تخم گذاری لاکپشت ها به خانه برگشتیم. امید به دنبالم آمد و گفت برگردد دوباره لاکپشت ها آمده اند گفتم نه دیگه امید جان می خوام بخوام فردا صبح سرحال بلندشم. امروز تمام انرژی هایم تخلیه شده است می خواهم استراحت کنم تا برای فردا و دیدن دلفین ها خسته نباشم.
آقای فتاحی گفت فردا ساعت 8:30 کنار ساحل باشید. صبح ساعت 7:30 بیدار شدیم و به سمت ساحل حرکت کردیم. خانواده یلدا کوچولو و سه خانم دیگر هم آمدند. سوار قایق شدیم و برای دیدن دلفین ها به دل دریا زدیم و تا کناره های هنگام رفتیم و در ساحل پشت جزیره هنگام که به دلیل شن های براق و نقره ای که سطح ماسه ها را پوشانده است و به ساحل نقره ای معروف است اندکی بی قراری هایمان را قرار دادیم. هرگز نباید این شن ها را با خودمان بیاوریم این کار به محیط زیست هنگام آسیب می رساند. یادمان باشد؛ کاری نکنیم که به قانون زمین بر بخورد... ساحل آن زیبایی مسحور کننده ای دارد که من را یاد ساحل چمنی چابهار انداخت...
به سمت ساحل نقره ای...
ساحل نقره ای ... در برخی از قسمت های این ساحل زیبا و دیدنی و شگفت انگیز با انبوهی از زباله مواجه شدیم حتا پوشک بچه...افسوس!
و در نهایت سایه روی آب ...
دختر چيزي با خود به خانه شوهر نمي برد حتي جهيزيه هم از طرف خانواده داماد تهيه مي شود. در تمام مدت عروس و داماد هرگز همديگر را نمي بينند تا زمان حجله.
جشن عروسي سه شبانه روز طول مي كشد. روز اول خانواده داماد، جهيزه عروس (ساخت به زبان محلي) را در چند جامه دان كه در هر كدام وسايلي از جمله شلوارهاي دست بافت، پيراهن، حوله و صندل هايي با مدل ها و رنگ هاي مختلف و غيره را به خانه عروس مي آورند. در همان روز حجله را آماده مي كنند. حجله در خانه عروس است و مخارج آن به عهده پدر عروس است.
دو روز بعد مراسم حنا بندان است. اين مراسم زنانه است و در خانه عروس برپا مي شود. در اين مراسم بر روي دست و پاي عروس با حنا نقش هاي زيبايي شبيه گل نقاشي مي كنند.
فرداي بعد از حنا بندان گاو سر مي برند و با آن غذايي محلي به نام كاتوخ مي پزند. در خانه داماد صبح مردها مراسم مولودي دارند كه چند نفر به صورت خطي در كنار هم قرار مي گيرند و تعدادي به همين صورت روبروي آنها قرار مي گيرند و سه نفر وسط مي ايستند و دمام مي زنند و مي خواند.
و بعد از آن داماد را به حمام مي برند ريش او را مي تراشند و او را در پوشيدن لباس دامادی كمك مي كنند.
در همين زمان عروس را آرايش مي كنند، به او لباس عروسي كه سبز است مي پوشانند. وتعدادى زن با خواندن باسنك عروس را پس از آمدن داماد به حجله می برند سپس یکی از محارم داماد سر عروس و داماد را سه بار به آرامي به يكديگر مي زند. بعد از آن عروس و داماد از يك ليوان شربت مي خورند و داماد دو رکعت نماز سنت شکر مي خواند.
یكی از مهمترین مراحل عروسی در قشم، خواستگاری است. در ابتدا خانواده داماد، دختری را در نظر میگیرند، سپس مادر یا خواهر داماد به اتفاق یك یا دو زن از بستگان داماد، مثل عمه و خاله كه باید ازدواج كرده باشند و مجرد نباشند، به خانه پدر دختر میروند و خواستگاری میكنند.
خانواده عروس به طور معمول در همان جلسه اول جواب نمیدهند و موضوع را به چند روز بعد موكول میكنند، اما اگر داماد مورد پسند دختر و خانواده قرار نگیرد، بهانهای آورده و پاسخ رد میدهند.
در صورتی كه طرفین راضی به ازدواج باشند، پس از یك تا پنج روز، مادر داماد، چند نفر از بستگان و اطرافیان خود را دعوت میكند و به اتفاق ایشان یك گردنبند یا مدال طلا، یك حلقه انگشتری، یك دست خلعت (لباس)، مبلغی وجه نقد و مقداری میوه و شیرینی به عنوان <دست قولی> بر میدارند و به خانه دختر میروند و همه را به مادر عروس تحویل میدهند، مادرعروس نیز پس از رفتن مهمانها، هدایا را به دخترش میدهد.
پرداخت كلیه مخارج سه شبانهروز عروسی در جزیره، برعهده داماد است. داماد وظیفه دارد مخارج عروسی را سه روز قبل از آغاز مراسم، به خانه عروس برساند. علاوه بر مخارج جشن عروسی، تهیه تمام لباسهای عروسی نیز با داماد است.
در رابطه با مهریه، باید اشاره كرد كه پدر عروس مبلغ مهریه را بهطور نقدی دریافت میدارد و تعداد سكههای طلا را در سند ازدواج ثبت میكنند. مهریه دختر زیبا، در روستاهای جزیره، بیشتر از شهر است و از طرفی مهریه دختر یك خانواده ثروتمند كه مقداری هم طلا از قبیل النگو، انگشتری، گوشواره، گردنبند و... همراه خود به خانه داماد میبرد، به مراتب بیشتر است. البته اگر داماد از بستگان عروس باشد، یا عروس و داماد در یك محله زندگی كنند و بالاخره دختر و پسر، موردپسند و دلخواه یكدیگر قرار بگیرند، مبلغ مهریه كمتر خواهد بود تا یك فرد غریبه كه ساكن محله دیگر شهر باشد و نسبتی هم با عروس و خانوادهاش نداشته باشد.>
ساحل نشينان درياهاي جنوب ايران، سالهاي سال با مرزنشينان خاكهاي ديگر
آشنايي ورفت و آمد وآميزش داشته اند ، راه اين آشنايي دريا بوده است و وسيله
، همان جهاز هايي كه بوميان خود مي ساختند و به آب مي انداختند و اگر امروزه
به جهاتي رفت وآمدها محدود شده زماني بوده است كه از هر بندر وآبادي كه
پناهگاهي براي جهازات داشته بوم هاي كوچك وبزرگ بادبان ميكشيدند و هرچند
وقت يكبار عازم ديار دور ونزديك مي شدند . با همان سياق وروش افسانهاي
يعني تن به موج وقضا سپردن ودل شير داشتن و واهمه نكردن .
هدف اين رفت وآمدها سير كردن شكم بوده ، نه عياري و بهادري و مقصدشان سواحل افريقا در درجه اول وبعد سواحل هند. جهازاتي كه چنين راه هاي دور ودرازي مي رفتند كارشان حمالي و كرايه كشي بوده است . و اي بسا كهد براي پيداكردن كار ومعاش مدتها خالي روي درياهاي غريب راه مي سپردند و پرسه مي زدند و در كناره هاي نا آشنا پهلو مي گرفتند ، به هر صورت جهازات ايراني معمولا سواحل افريقا را در چنين مسيري مي پيمودند.
ابتدا عازم مسقط و سپس خاك يمن مي شدند و بعد مكلا را پشت سر گذاشته به مرز سومالي مي رسيدند و بعد به موگاديشو پايتخت سومالي وارد مي شدند و بالاخره از كشماير ،قلندي ،گامبي،بمباسه زنگبار و دارالسلام رد شده به تانگانيكا ميرفتند وبيشتر وقتها تا آخرين حد جزيره "بيجو" راه مي سپردند اين مسير را يك لنج از مقصد يعني جزيره قشم يا هنگام تا سواحل افريقا يك ساله طي طريق مي كرده است.
گاهي وقتها جهازات به سواحل هند سفر مي كرده اند ، در چنين سفرهايي جهازات همه در ابتدا در لنگرگاه جزيره هنگام پهلو مي گرفتند و از آنجا به طرف جاسك راه مي افتادند ، از جاسك تا "گوك سر" توقفي در كار نبوده و بعد به ميداني و كنارك وچابهار و بالاخره به گواتر مي رسيدند و از آنجا به خور ميان وبالاخره به آبهاي كراچي وبمبئي .
لازم به يادآوري است كه در برابر هر ده لنج كه به آفريقا سفر ميكرده يك كشتي هم به هند نمي رفته.
جزيره قشم در حواشي ساحل شمالي داراي لنگرگاههاي مناسبي است كه از آنها مي توان به عنوان پل ارتباطي قشم با ديگر خشكيها نام برد ، اهميت ونقش هر يك از اين توقفگاهها در دوران هاي مختلف متفاوت بوده است ، مثلا "دماغه ي باسعيدو ولافت شايد قديميترين پل ارتباطي جزيره قشم با سواحل دور و نزديك و وخاكهاي ديگر كشورهاي عرب و خاور دور بوده است " وجود آثار قديمي واسكله سنگي دليل آن است " بندر گاههاي دولاب وگوران نيز كه در سواحل شمالغربي جزيره واقعند از مراكز عمده خدمات رساني و حمل ونقل دريايي بوده است" در حال حاضر اهميت گذشته خود را از دست داده اند ".
بندر قشم ودرگهان نيز به عنوان محل تجمع و مركزيت امور سياسي ونظامي همواره نقش بسزايي داشته اند ، در يك صد ساله اخير كليه امور مهم تجاري و حمل ونقل دريايي از طريق همين لنگرگاه ها صورت گرفته است .
در حاشيه ي سواحل جنوبي جزيره نيز بندر گاه هاي متعددي وجود دارند كه عبارتند از : سوزا،شيب دراز ،سلخ وچندين لنگرگاه ديگر.
منبع:
*قشم، جزيره اي آشنا ... تاليف :رحمت الله پاكدامن1364
اولين مدرسه ها در جزيره قشم
تا قبل از سال1303 هجري شمسي در جزيره قشم آموزش به صورت سنتي بود و افراد در مكتبخانه ها و دار العلوم تحصيل مي نمودند و دبستان بصورت امروزي نبود، تا اينكه در سال 1303 هجري شمسي آقاي حكمت رئيس اداره معارف بندر و جزاير به اتفاق حكمران بوشهر طي سفري كه به جزيره قشم داشتند تصميم به تاسيس اولين دبستان در اين جزيره گرفتند ، ايشان در منزل آقاي صالحي جلسه تشكيل دادند واز آقاي شيخ صالح اميري حاكم قشم خواستند تا براي تاسيس دبستان افرادي را معرفي نمايند از سوي حاكم قشم آقاي علي كريمي بدين سمت معرفي گرديد،بنا به توصيه امين التجار كنتراتچي خاك سرخ هرمز وكيل شيخ احمد گله داري ، آقاي علي بن احمد معرفي گرديد. در سال 1304 هجري شمسي دبستان ملي محمديه قشم به مديريت علي ابن احمد تاسيس گرديد، در آن زمان نور علي باستي رئيس معارف بندر عباس بود، وسايل مورد نياز از طرف اداره معارف بندر عباس فرستاده شد در كلاس اول كتاب دستور اميد و در كلاس دوم كتاب ناصر ومنصور تدريس مي شد. اين دبستان به معلمي آقاي عبدالعلي زيارتي آغاز به كار نمود، بدين ترتيب دبستان ملي محمديه قشم در خانه شيخ محمد شيخ ابراهيم شيخ عبدالقادر حاجي رمضان كه اجاره شده بود با شش شاگرد بنامهاي : عبدالسلام كريمي ، تراب ذاكري ، علي جدي ، ابوالقاسم اعتمادي ، علي نقشبندي و علي قنبري در سال 1304 هجري شمسي رسما شروع به كار كرد . اقامت آقاي زيارتي در قشم زياد طول نكشيد و ميرزا عبدالعلي عصفوري به معلمي اين دبستان استخدام وشروع به كار نمودند ، اواخر سال 1305 هجري شمسي حكم استخدامي آقاي علي كريمي قشمي با حقوق ماهيانه هفتاد ريال صادر گرديد در اين زمان دبستان محمديه قشم چهارده نفر دانش آموز داشت.همزمان با تاسيس اين دبستان، دبستان ملي هرمز نيز افتتاح گرديد و داراي چهار كلاس بود. مدير اين دبستان آقاي اعتدالي و معلم آقاي علي كريمي ويك خدمتكار به نام كربلايي كنار در اين دبستان مشغول به كار بودند ،حقوق معلمان ومدير و مستخدم از ماليات خاك سرخ هرمز به وسيله امين التجار پرداخت مي شد.
در سال 1320 هجري شمسي حاج محمد تقي بلوكي خانه شخصي خود را براي دبستان وقف نمود و از آن سال دبستان محمديه به دبستان بلوكي قشم تغيير نام يافت و اجازه ي تاسيس كلاسهاي پنجم وششم نيز از اداره متبوعه دريافت كرد . در آن سالها امتحان كلاس چهارم به صورت نهايي و با حضور ناظر اعزامي اداره معارف بوشهر انجام مي گرفت. وفارغ التحصيلان اين دبستان افراد سرشناسي در حد مملكتي و منطقه اي شدند كه موقعيت خود را مديون اين دبستان و معلمين آن مي دانند.ميزان حقوق اوليه اين معلمان در سالهاي اوليه از پنجاه تا هفتاد ريال تجاوز نمي كرد، در سال 1315 هجري شمسي اين حقوق به يكصد هفتاد ريال رسيده بود . در سال 1329 هجري شمسي آقاي سيد حسين عابدي به رياست فرهنگ قشم انتخاب شد، در سال 1330 منزل آقاي مشايخي در كنار دبستان بلوكي اجاره و دبستان دخترانه به نام دبستان دخترانه ثريا قشم تاسيس و شروع به كار كرد و در سال 1332 هجري شمسي خانم سيده رقيه عابدي اولين معلم زن قشم در اين دبستان مشغول به تدريس شدند. لازم به ذكر است اولين دبيرستان به نام پهلوي در سال 1343 هجري شمسي با بيست وپنج شاگرد به مديريت آقاي عبدالعزيز اسعدي تاسيس شد دبيرستان پهلوي پس از انقلاب به دبيرستان محمدي قشم تغيير نام يافت.اولين مدرسه راهنمايي پس از اينكه مقطع راهنمايي جزء مقاطع رسمي آموزش وپرورش شد در سال 1350هجري شمسي در قشم تاسيس گرديد. و اين بود شروع آموزش وپرورش به صورت رسمي در جزيره قشم البته ياد آور شوم چند سالي بعدتر در روستاهاي بزرگ قشم نيز دبستانها تاسيس گرديدند كه مي توان به دبستانهاي : درگهان ، رمكان ، لافت و طبل و دولاب و باسعيدو وغيره ...اشاره كرد كه بيشتر در آن موقع در خانه هاي شخصي كه اهالي واگذار كرده بودند داير بوده ، كه در اينجا لازم است دعايي بنماييم: خداوند بانيان ومعلمان و همه كساني كه در تاسيس اين مدارس نقشي داشته اند همراه صالحين واولياء محشور بفرما. آمين
منابع:
-حيات فرهنگي استان هرمزگان –نوشته: آقايان محمد عبداللهي و بهمن صمدي
-قشم نگيني بر خليج فارس –نوشته: خانم فاطمه دژگاني
محل خروج آب از غارنمک:
گنبدنمکی:
حوضچه نمک:
به ادامه مطلب بروید ...