loading...
بهشت هرمزگان
علی نقی نجاری پور بازدید : 1254 چهارشنبه 20 فروردین 1393 نظرات (0)
دوستی عمو روباه وعمو اشترو

درزمانهای خیلی قدیم یک روباه و یک شترباهم دوست بودند که به همدیگراصطلاحاٌعمو روباه و عمواشترو می گفتند

و حیوانات نیز آنها را به همین نام صدا می زدند.در اواخرفصل تابستان که هوا کم کم رو به سردی می رفت یک روز

عمو شتربه عمو روباه گفت:«چون هوا کم کم سرد می شود بیا با هم برویم و برای خودمان خانه ای بسازیم .»

اماروباه قبول نکرد وگفت:من چون جثّه ام کوچک است خانه نمی خواهم و زیر بوته های درختان و صخره ها می خوابم.

شترهرچه اصرار کرد روباه زیر بار نرفت و آن ها مجبور به جدایی ازهم شدند.

شتررفت و برای خودش خانه ای ساخت .چند گوسفند ویک گاو هم برای خودش جمع آوری کرد تا درزمستان از شیر آنها

استفاده کند.او برای زمستان خودش آرد و هیزم نیزجمع آوری وپس انداز کرد.

فصل زمستان با سرمای جانفرسایش و بارندگی های فراوانش از راه ر سید.شتردرخانه خود همه چیزرا تدارک دیده بود.

اما سرما امان روباه رابریده بود. هروقت زیربوته ای می رفت باران خیسش می کردو گزنده ها هم اورا نیش می زدند.

او به سراغ عمو شتر رفت تا به او پناه بدهد.خانه ی عمو شتررا پیدا کردو درزد:تق تق تق....

عموشتر مشغول دوشیدن گاوبود وصدا زد:«صبرکن تاگاو خودم بدوشم»

روباه گفت :عمو شترو درباز کن از سرمایی یخ زدم.

عموشتر دوباره دادزد :تا گوسفند خودم بدوشم.

دوباره روباه گفت :عموشترو درباز کن از سرمایی یخ زدم.

واین بارشترگفت تا نماز خودم بخونم.

و شتر می خواست تا روباه متنبّه گردد.بالاخره درراباز کرد و روباه خیس و سرماخورده خودش را به داخل خانه ی عمو شتر انداخت.

عمو شتر از او با شیر گرم پذیرایی کردوروی او لحافی گرم انداخت تا روباه دوباره سرحال شد.

شب شد.موقع خوابیدن شتر از روباه پرسید ؛کجا می خوابی تا رختخوابت را بیندازم؟کنار دستم می خوابی؟

روباه گفت:دست تو بزرگ است و شب رویم می افتد وخواهم مرد.کنار دستت نمی خوابم.

شتردوباره پرسید ؛کنار پایم می خوابی؟

روباه گفت:پای تو بزرگ است و شب رویم می افتد وخواهم مرد.کنار پایت هم نمی خوابم.

شتربه روباه گفت :پس هرجا که دلت خواست بخواب .روباه رفت و کنارظرف ماست خوابید.

نیمه های شب بیدارشد و همه ی ماست های شترراخورد.خانه ی عمو شتررا حسابی کثیف کردهمه چیزاورابه هم ریخت.

شتر صبح زود از خواب بیدار شده بود .نمازش راخوانده بود و مشغول دوشیدن گاو و گوسفندانش بود.روباه داشت تازه از خواب بیدار می شد و فکر فرار در سر داشت. چون دیشب کارهای خیلی بدی کرده بود و روی ماندن نداشت.

در اتاق نیمه باز بود .عمو روباه ناگهان جستی زد تا از لای در نیمه باز فرار کند. دم او لای درگیر کردو کنده شد .اما او پا به فرار گداشت.

عموشتر وقتی وارد اتاق شد همه چیز رافهمید.او دانست که روباه چه کارهای زشتی کرده است.اما روباه فرار کرده بود و دم خودش را جاگذاشته بود.عمو شترو دم روباه را برای زیبایی خانه اش در سقف آویزان کرد.

عمو روباه در راه فرار به دهی رسید که در آنجا عروسی بود. او به عروسی رفت تا بلکه چیزی گیر بیاورد و بخورد.

اما چون دم نداشت همه به او خندیدند واو مجبور شد از آن عروسی هم برود.

اوسر به بیابانها و کوه ها گذاشت .روزی از روزها به چند روباه دیگر برخورد کرد.چون روباه های دیگر همگی دم داشتند

و او دم نداشت احساس بدی به او دست می داد. بدین سبب او باز هم نقشه ای شیطانی کشید.

او با روباه های دیگر دوست شده بود.یک روز صبح همگی رابه زیر درخت کناری دعوت کردکه آن درخت پر از میوه ی کنار بود.روباه ها میوه ی کنار راخیلی دوست دارند.

زیر کنار هیچ نریخته بود وبه ناچار یکی باید بالای کنار می رفت تا کنار را بتکاندتا میوه ی کنار بریزد وآنها بخورند.

روباه بی دم گفت: من برای تکاندن کنار بالای درخت می روم ولی برای این که شماها زودتر نروید وکنارها راجمع نکنید

بایدسنگی روی دم شما بگذارم .آنها قبول کردند.روباه بی دم سنگ بزرگی را آورد و روی دم دوستانش گذاشت و خود

به بالای درخت کناررفت وآن را تکان داد.کنارزیادی روی زمین ریخت .روباه بی دم ومکار ازبالای درخت پایین آمد

ویکباره فرمان جمع کردن میوه ی کنارها داد.دوستان او یادشان رفته بود که دمشان زیر سنگ است .فوری به سوی کنارها دویدند.ناگهان دم همه ی آنها کنده شد وهمگی بی دم شدند.دیگر آنها همگی مثل هم شده بودند و کسی دوستش را به سبب نداشتن دم مسخره نمی کرد.

 

پایان


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما اهل کدام شهر استان هرمزگان هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 52
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 138
  • بازدید امروز : 220
  • باردید دیروز : 288
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 2,631
  • بازدید ماه : 6,001
  • بازدید سال : 26,111
  • بازدید کلی : 230,502
  • کدهای اختصاصی